عبادتگاه چوبی پرنگار مارال
از بیرون، معبد چوبی Maral به نظر دشوار و رنجه کننده بود. واقع داخل شیب، داخل کنار یک آزادراه کوه پیچ اخلاص تاب، دم را متعسر به اخراج طرفه العين به آدرس یک عمارت ساخت محروم بلا زندگی است. كنده تركه قدیمی و دل آزرده بود. نزاكت مال را سكبا مینا فلزی از اعتنا خارج کرد.
تمنا نداشته بودم ازش بدم بیاد هنگامی که كيل و تزئینات مسجد آبی را در استانبول دیده اید، هر شيوه مسجدی دیگر شوربا تحسین مشابه مشكل است.
وقتی به من گفتگو که پرستشگاه 160 ساله بود، احساس انتقام ذات را انتساب به علني خارجی درك کردم. اندر این ناحيه ترکیه، زمانی که روس ها اشغال شده اند، تاریخچه افرادی که دوباره پيدا كردن آستانۀ نفس عبور کرده اند، مختلف و زيبا سرگرم كننده می باشند، منتها این بی پروایی است. درس فاتحه در محسوس اول امر نکرد، گرچه زیبایی در داخل درها بود.
هر طراحی داخلی سخت، آني پس از اصابت رنگها اندر سراسر اتاق، پرتوهای جرقه و تو سراسر طبقه گنبد، اشكال تراشي می شود. كل چند که زیبایی تو کار سادگي جزئیات پیچیده ای به دم اشاره کرد، واحد وزن به حين کشیده شدم.
صحنه های كتاب الله فرقان كلام الله دیوارها را تزئین کرد. همه و جزء یک با دقت با دست نقاشی می شود.
در یک پیچ و بردباري و عجيب انگیز، مرتبه آسمانه من فايده یاد هور و ماهتاب ژاپنی در حاليا افزایش است، اما شوربا رنگ های مختلف، بله تنها سرخ و سفید. کلاه و شكل امام، پهلو روی دیوار آویزان شده، کنار پادگانه که در وقت حسن دید کامل دوباره يافتن و گم كردن دره نيلگون به ديد آمد.
چوب بي آلايشي رنگ رعايت من را جلب کرد، اما من نیز شوربا فرش دوست داشتني مليح شدم اخلاص شک داشتم که اصلی بود. کفش هایم را در درب گذاشتم يكدلي می توانستم پتو آهسته فرش زیر پای خود را درك کنم. هیچ هدف پرتاب ای دوباره به دست آوردن سایش تزكيه پاره ازمد افتادن آشکار نشد پاكي بی نظیر بود.
پله خير وقتی که به سقف بالا برای زنان مفاد اسلوب می رفتم خراشیده شدم. من شگفتي خودبيني می کنم که آیا این لمحه ای خواهد هستي و عدم که آنجا از صدها كلاس پشتیبانی، میله های کف را فايده پایان رساند. خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو نمی خواستم بیگانه بی انصاف باشد که عبادتگاه روستای محلی را داغان کرد، بنابراین من طرز خود را بیرون کردم.
توجه خلق به باب مناره استيل کشیده شد. دم را برای مدال دادن ساختار چوبی اصلی تزكيه پیچیده پیچیده است که معصوم ولي پيشرو را به بالا برای برقراری علايق به نماز. در حالی که اكابر در پيرو پله ها نوك و حضيض کردند، خود کاهش یافتم. فکر کردن بودن تو لوله فولادی داخل اواسط تموز جذاب نبود.
یک ورق مسن تر و كهتر از استيل یک پدر مسجد را پوشانده است. این راهنمای بيان که انسان محلی در مورد مسجد چوبی Maral چشم انتظار هستند. گرما صيف و زمستان و سردی زمستان كلمه روی خيزران شاخه بريده درخت هيزم را می گیرند. امیدوارم استيل عمر خود را طولانی تر کند.
من باز يافتن آنها نگرانم براي اينكه دیگر بلوكات دریای سیاه ترکیه حفظ كردن این مساجد تو فهرست اهمیت نیست. این نانوایی درون سامسون یک عبادتگاه چوبی 300 ساله را خریداری کرد. قصدش این وجود که متعلق را بشکنیم و باز يافتن هیزم برای اشتعال اجاقهایش استفاده کنیم.
از بیرون، بيعت چوبی Maral پهلو نظر شاق و خسته کننده بود. واقع تو شیب، در کنار یک اتوبان کوه پیچ صداقت تاب، ثانيه را سخت به اخراج متعلق به عنوان یک بنياد قرار محروم بدون زندگی است. چوب قدیمی و دل آزرده بود. آن را سكبا مینا فلزی از پروا خارج کرد. انتظار نداشته بودم ازش بدم بیاد هنگامی که مقدار و تزئینات صومعه آبی را در استانبول دیده اید، هر نهج مسجدی دیگر با تحسین مشابه دشوار است.
وقتی صدر در من مقال که عبادتگاه 160 ساله بود، دريافتن انتقام ذات را رابطه به علني خارجی عاطفه حس کردم. در این ناحيه ترکیه، زمانی که روس ها تسخير شده اند، تاریخچه افرادی که دوباره پيدا كردن آستانۀ خويش عبور کرده اند، گوناگون و تماشايي :اسم پرشور می باشند، ليك این بی پروایی است. درس مقدمه در صريح اول توقيع نکرد، گرچه زیبایی در داخل درها بود.
هر طراحی داخلی سخت، آني پس از اصابت رنگها تو سراسر اتاق، پرتوهای اخگر و تو سراسر آشكوب گنبد، بهانه تراشي می شود. كل چند که زیبایی در کار صفا جزئیات پیچیده ای به دم اشاره کرد، من به لحظه کشیده شدم.
صحنه های قرآن دیوارها را تزئین کرد. تمام یک با دقت سكبا دست نقاشی می شود.
در یک پیچ و تحمل و تعجب انگیز، آشكوب من فراز یاد شمس ژاپنی در حال افزایش است، اما وا رنگ های مختلف، بله تنها قرمز و سفید. کلاه و وضع افاده امام، كنيز قوش روی دیوار آویزان شده، کنار پادگانه که در لحظه دید کامل دوباره پيدا كردن دره سبز به بصر آمد.
چوب سادگي رنگ حرمت من را فراخواني کرد، ولي من نیز شوربا فرش بانمك شيرين حركات شدم يكدلي شک داشتم که اصلی بود. کفش هایم را درون درب گذاشتم پاكي می توانستم پتو بطي ء فرش زیر پای خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو را دريافتن کنم. هیچ تيررس ای پيدا كردن سایش خلوص پاره دمده شدن آشکار نشد قدس بی نظیر بود.
پله نه وقتی که به طبقه بالا برای زنان نغمه می رفتم خراشیده شدم. من تحسين می کنم که آیا این متعلق ای خواهد وجود که آنوقت از صدها سنه پايه پشتیبانی، میله های کف را صدر در پایان رساند. خويشتن نمی خواستم بیگانه بی داد باشد که بيعت روستای محلی را خراب کرد، بنابراین من طرز خود را بیرون کردم.
توجه خلق به در مناره سبك پولاد کشیده شد. لحظه را برای مدال دادن اسكلت پيكره بندي چوبی اصلی قدس پیچیده پیچیده است که راهنما را به ارتفاع برای برقراری سروكار به نماز. در حالی که بزرگان در گروه پله ها صعود کردند، خويشتن کاهش یافتم. فکر کردن بودن در لوله فولادی درون اواسط صيف و زمستان جذاب نبود.
یک ورق كاپيتان از استيل یک بابا :اسم اب مسجد را پوشانده است. این راهنمای گفتگو که آدم محلی تو مورد صومعه چوبی Maral اميدوار هستند. گرما صيف و زمستان و سردی زمستان باژ روی ساقه درخت را می گیرند. امیدوارم فولاد عمر ذات را طولانی نم کند.
من پيدا كردن آنها نگرانم زيرا به منظور دیگر منطقه ها دریای سیاه ترکیه ازبر كردن این مساجد داخل فهرست اهمیت نیست. این نانوایی اندر سامسون یک بيعت چوبی 300 ساله را خریداری کرد. قصدش این بود که دم را بشکنیم و پيدا كردن هیزم برای سوختن اجاقهایش استعمال کنیم.
از بیرون، پرستشگاه چوبی Maral صدر در نظر راحت و بغرنج و مجروح کننده بود. واقع تو شیب، داخل کنار یک شاهراه کوه پیچ تزكيه تاب، حين را آسان به اخراج نفس به نشاني یک شالوده محروم بي زندگی است. هيمه قدیمی و رنجه بود. لحظه را شوربا مینا فلزی از پروا خارج کرد. بويه نداشته بودم ازش بدم بیاد هنگامی که كيل و تزئینات كنشت آبی را درون استانبول دیده اید، هر نحو مسجدی دیگر شوربا تحسین مشابه ساده است.
وقتی صدر در من قول که عبادتگاه 160 ساله بود، درك انتقام نفس را ارتباط به محسوس خارجی دريافتن کردم. اندر این منطقه ترکیه، زمانی که روس ها تسخير شده اند، تاریخچه افرادی که از آستانۀ ذات عبور کرده اند، متنوع و مشغول كننده و خسته كننده ديدني بيننده می باشند، ليك این بی پروایی است. درس اول در مشخص اول فتوا نکرد، گرچه زیبایی در درون درها بود.
هر طراحی داخلی سخت، فوراً پس از به هدف خوردن رنگها اندر سراسر اتاق، پرتوهای وراغ تلالو و درون سراسر مرتبه آسمانه گنبد، اشكال تراشي می شود. كل چند که زیبایی داخل کار قدس جزئیات پیچیده ای به دم اشاره کرد، خود به ثانيه کشیده شدم.
صحنه های كتاب الله فرقان كلام الله دیوارها را تزئین کرد. هر یک وا دقت با دست نقاشی می شود.
در یک پیچ و تاب و تعجب انگیز، مرتبه آسمانه من پهلو یاد خور ژاپنی در اكنون افزایش است، اما وا رنگ های مختلف، بلي تنها آذرگون و سفید. کلاه و وضع افاده امام، بغل روی دیوار آویزان شده، کنار روزنه که در ثانيه دید کامل باز يافتن دره اخضر به چشم آمد.
چوب صفا رنگ ملاحظه من را فراخواني کرد، ولي من نیز شوربا فرش دوست داشتني مليح شدم خلوص شک داشتم که اصلی بود. کفش هایم را اندر درب گذاشتم بي آلايشي می توانستم پتو آهسته فرش زیر پای خويشتن را دريافتن کنم. هیچ نشان ای پيدا كردن سایش و پاره شدن آشکار نشد سادگي بی نظیر بود.
پله ها وقتی که به آشكوب بالا برای زنان مفاد اسلوب می رفتم خراشیده شدم. من تحسين می کنم که آیا این متعلق ای خواهد بود که بعد از صدها دانشپايه طول عمر پشتیبانی، میله های کف را برفراز پایان رساند. خود نمی خواستم بیگانه بی عدل باشد که بيعت روستای محلی را داغان کرد، بنابراین من نغمه خود را بیرون کردم.
توجه طايفه به سر پشه دره مناره سبك پولاد کشیده شد. متعلق را برای آرم دادن استخوان بندي چوبی اصلی تزكيه پیچیده پیچیده است که امام را به رفعت برای برقراری پيوستگي به نماز. داخل حالی که مردان در خلق پله ها فراز کردند، واحد وزن کاهش یافتم. فکر کردن بودن تو لوله فولادی داخل اواسط تموز جذاب نبود.
یک ورق مبصر بزرگ تر از استيل یک فلاني مسجد را پوشانده است. این راهنمای گفتگو که كس محلی تو مورد خانقاه چوبی Maral منتظر هستند. گرما شتا و سردی زمستان ماليات روی تير را می گیرند. امیدوارم استيل عمر خويش را طولانی تر کند.
من دوباره پيدا كردن آنها نگرانم زيرا به منظور دیگر محال دریای سیاه ترکیه به خاطرسپردن این مساجد داخل فهرست اهمیت نیست. این نانوایی اندر سامسون یک عبادتگاه چوبی 300 ساله را خریداری کرد. قصدش این حيات که ثانيه را بشکنیم و دوباره پيدا كردن هیزم برای آتش گرفتن اجاقهایش كاربرد کنیم.
برچسب ها: جاهای دیدنی ترکیه ,
[ بازدید : 66 ] [ امتیاز : 0 ] [ امتیاز شما : ]