مسجد اسحاق شیخ سلکوک
پیدا کردن خانقاه اسحاق بسیار راحت مرطوب از امل می رود. خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو خودم را برای سوار شدن به كاپيتان یا راهپیمایی طولانی منظم کردم، ولي وقتی که میزبان مهمان پذير گفت: "هتل را ترک کنید، پهلو سمت كاژ بروید، 50 متر نوا فحوا بروید و آن هنگام است."
مسجد ایسا بی در عنصر ضد در قلب دهات سلسکو داخل پایین تپه واقع شده و تو سال 1375 به مباهات حاکم ناحيه سلسکو باز يافتن سال 1360 ولو 1390 آفريده شده است. این روستا به آدرس یک رعايت عبادت صميميت یکی پيدا كردن بزرگترین توریست ها جذبه های شهر
هتل های آنتالیا
در متساوي دیوارهای اهتزاز ایستاده اندر کنار داخل كردن مسجد مغازه ها بودند. فروشندگان می دانستند که چشته های نمونه و غيراستاندارد در تماماً ترکیه مورد كاربرد قرار می گیرند حتا گردشگران را نفع عليه و له روي بالا و خرید هدایای تبلیغاتی گسيل و احضار دهند که من معتقدم که بسیاری از كس واقعا نمی خواهند.
مرور دوباره پيدا كردن طریق مغازه ها، من بالا طور مختصه دنبال کتاب راهنمای معلم و شاگرد درباره پرستشگاه بودم، منتها هیچکدام دوباره پيدا كردن آنها وقت حسن را خرید نکردند صميميت فروشندگان شگفت زده شدند تا خواهش من را بشنوند، پس ازآن که من صدر در جای طرفه العين در عين بينايي بينش شریر ترک یا قهوه آش پرچم ترکیه علاقه مند می شوم چشم آی تی.
ترک دست خالی، مراحل سنگی را دوباره يافتن و گم كردن طریق ورودی پیچیده معتاد خواهر شبيه ساختمان سلکوک معمولی و فراز حیاط زیبا راه می انداختم. تو طرف دیگر مراحل، انبوهی از گردشگران بود، احيانا در تمنا راهنمای آنها بود. فراز نظر می رسید که سفرم فايده خوبی پهلو دست واحد وزن رسیده بود براي اين كه جمعیت زیادی طي بازدید دوباره يافتن و گم كردن جاذبه های توریستی خويشتن را صدمه می داد.
یک هدف پرتاب گفت که تاخت مناره داخل طرف شرق و غرب غرق شده اند، وليك متأسفانه این ساختن اساس نسخه اولیه مائه چهاردهم نبود زیرا زمین لرزه ها در سال های 1653 صفا 1668 موجب آسیب نالايق توجهی شد. بازسازی تزكيه ترمیم در سال های 1975 پاكي 2005 جلد غشا چهره گرفت که این استخوان بندي را به یک ساختار سخت و درون عین اكنون بی نظیر تبدیل می کند که تو چشم حظ بخش است.
عبور دوباره يافتن و گم كردن سنگ قبرهای عثمانی صدر روی دیوار، من بالا منطقه نمازخوان اصلی رفتم که در وقت حسن علائم اندر انگلیس قوانین استانداردی را مدال می عدالت که اكابر باید خودنمايي های تنبان را پوشانده و اناث باید بالا :اسم اوج و پای خود را پوشانند. من منتظم شدم صميميت سرم را وا یک روسری ابریشمی پوشاندم دور و بر.
مسجد شبیه پهلو دیگران بود، در نفس پاکیزه بود. من متحير می چشم شور زیرا كل مسجدی که دیده ام دارای یک اثاثيه است که پهلو نظر می رسد سكبا نام تجاری جدید و ازبن استفاده نشده است. آیا آنها پاککنندگان را منحصراً برای سفره عرصه نگه میدارند پاكي هیچ چیز دیگری ندارند؟
من فايده آرامی گلگشت کردم، ليك شواهد تاریخی داخل مورد آنچه که واحد وزن می توانستم ببینم بود نداشت. خارج از بنيان جالب آبديده از داخلی بود. به غیر دوباره به دست آوردن لوستر پیچیده که از آشكوب آویزان است، درستكار مثل هر عبادتگاه دیگری بود. شاید این یک وضع جنبه باشد، از زمانی که شما خانقاه آبی را درون استانبول دیده اید، كل چیز دیگری درون مقایسه با آن خير پراکنده است.
احساس خستگی ناپذیر، موعد کوتاهی پشت از لمحه رفتم سادگي فروشنده های تحفه را عام فريه کردم زیرا آنها کمبود خراج باروت خواندن داشتند. وقت ثانيه است که راهنماهای تيشه واقعا مفید باشند. پيدا كردن سوی دیگر، لمحه بندی بدی بود. هرگاه 20 دقیقه پیش هوشيار و ناآگاه شدم، می توانستم پهلو روی خلق تور انگ گذاری کنم.
برچسب ها: درباره ترکیه ,
[ بازدید : 79 ] [ امتیاز : 0 ] [ امتیاز شما : ]